اصطلاحات پرکاربرد صنعت ساختمان
بخش دوم: نقشه برداری

نقشه برداری عام Cratography
نقشه برداری که عبارت است از جمیع علوم و فنونی است که در چاپ و تهیه نقشه دخالت دارند که در برابر کلمه کارتوگرافی هست.
نقشه برداری خاص Surveying
که عبارت است از یک سلسله از اندازه گیریهای طول افقی و عمودی و زاویهای و انجام محاسباتی بر روی این اندازه گیریها و سر انجام ترسیم نتایج حاصله بر صفحه تصویر است که این مفهوم در برابر کلمه سوروینگ استفاده میشود.
نقشه برداری معدنی Mine surveying
مربوط به نقشه برداری در تونلها و معادن و تاسیسات زیر زمینی است.
نقشه برداری مستوی Plane surveying
هنگامی که حوزه عمل نقشه برداری در سطح محدودی از زمین باشد به نحوی که بتوان با صرف نظر از انحنای زمین آن را مسطح فزض کرد نقشه برداری مستوی کاربرد پیدا میکند. در چنین حوزهای کوتاهترین فاصله بین دو نقطه زمین را میتوان خط مستقیم فرض کرد یا جمع زوایا یک مثلت را که راس آن سه نقطه زمین هست ۱۸۰ درجه در نظر گرفت. قواعد هندسه مسطحه در این حوزه قابل اجرا هست.
نقشه برداری ژئودتیک Geodetic surveying
هنگامی مورد استفاده قرار میگیرد که دامنه کار به قدری وسیع است که مسطح فرض کردن زمین باعث وارد شدن خطای زیاد در نتیجه کار میشود.
نقشه برداری ساختمانی Construction surveying
منظور از این کلمه درباره پیاده کردن محور ساختمانها و تاسیسات وابسته به آنها و نیز کنترل عملیات ساختمانی است.
نقشه برداری دریاها Hydrographic surveying
در این شاخه به بررسی وضعیت کف دریاها و اقیانوسها و تعیین عمق آب در قسمتهای مختلف آنها می پردازد.
نقشه برداری ثبت املاکی Cadastral surveying
منظور تعیین حدود زمینهای شهری و تعیین مساحت آنها است.
نقشه برداری مسیر Route surveying
به روشهای مختلف طرح و پیاده کردن مسیرهای راه آهن خطوط انتقال نیرو خطوط لوله آب، گاز و نفت میپردازد.
ژئودزی Geodesy
برای تعیین شکل و ابعاد زمین و نیز بررسی وضهیت نسبی تعدادی از نقاط که استخوانبندی نقشه را تشکیل می دهد استفاده می شود.
کارتوگرافی Cartography
کارتو گرافی عبارت است از کار ترسیم و انتخاب قطع نقشه و تهیه پاکنویس از روی نسخه (اصلی مینوت) نقشه.
فتوگرامتری Photogrammetry
عکسهای هوایی توسط دوربینهای مخصوص که زیر بدنه هواپیما نصب است به صورت نواهای متوالی از سطح زمین برداشت میشود. این دستگاههای برجسته بین مورد بررسی و مشاهده دقیق قرار میگیرد و پس از ترمیم و اصلاح آنها زیر دستگاههای تبدیل قرار میگیرد و توسط اپراتورهای مخصوص به نقشه تبدیل میشود.
مقیاس Scale
نسبتی را که بین ابعاد روی نقشه و اندازههای نظیرشان بر روی زمین وجود دارد مقیاس میگویند.
مقیاس خطی یا ترسیمی Graphical Scale
چون در اثر رطوبت و تغییر دما امکان تغییر و اثر گذاردن بر روی اندازههای نقشه وجود دارد. معمولاً بر مقیاس عددی یک مقیاس عددی یک مقیاس خطی نیز در زیر نقشه رسم میکنند که در صورت تغییر ابعاد کاغذ اندازههای این مقیاس متناسب با آن تغییر کند و همواره اندازه گیری صحیح بر مبنای آن انجام شود.
ترازیابی Leveling Nivellment
مقصود از ترازیابی یا نیولمان، تعیین اختلاف ارتفاع بین دو نقطه یا چند نقطه (نسبت به هم یا نسبت به یک سطح مبنای معین) است که با استفاده از دستگاههای مختلف و با روشهای گوناگون صورت میگیرد.
تراز کروی یا دایرهای Circular level
محفظه تراز کروی فلزی و قسمت بالای آن شیشهای و شکل آن از نظر هندسی شبیه به عرقچین کروی است که در قسمت بالای آن در وسط حباب یک یا چند دایره سیاهرنگ با اختلاف شعاع تقریبی ۵ میلیمتر حک شده تا بتوان محل تشکیل حباب و نیز میزان جابجایی آن تشخصی داد.
تراز استوانهای Circular level
محفظه این نوع تراز شیشهای و شکل آن از نظر هندسی قسمتی از یک استوانه خم شده (شبیه به تیوب دوچرخه است) لوله آن را در خارج محفظه تقسیم بندی کردهاند.
به قسمتی که فاصله بین هر دو قسمت مقداری تقریباً ۵ میلیمتر است بدین ترتیب میتوان در هر زمان موقعیت جباب را نسبت به درجات تقسیمی تشخیص داد.
شاخص ترازیابی میر Plate level
شاخصهای مدرجی که در نقشه برداری مخصوصاً در ترازیابی بکار برده میشود اکثراً از چوب و بعضی از آلومینیوم یا فلزات دیگر ساخته شدهاند. طول آنها از ۱ تا ۴ متر است که سانتی متر به سانتی متر مدرج شده است.
قوس افقی Horizontal curves
برای اتصال دو قسمت مستقیم از مولفه افقی یک مسیر از قوس های افقی استفادهمی شود و به این دلیل است که عمل انتقال وسیله نقلیه از یک امتداد به امتداد دیگرباید به تدریج صورت گیرد.
قوسهای دایرهای ساده Smiple curclar curves
ساده ترین منحنی یا قوس که دو قسمت مستقیم از یک مسیر افقی را به هم وصل میکند، قوس دایرهای ساده است.
قوس اتصال Transmission curve
قوسی را که شعاع انحنای آن از بی نهایت (در صمت مستقیم جاده) شروع میشود و به R در قسمت قوس دایرهای میرود قوس اتصال م گویند.
قوسهای اتصال در آغاز و پایان قوس دایرهای استفاده میشود و در حقیقت حد فاصل قسمت مستقیم و قسمت دایرهای جادهاند.
گونیای مساحی Optical Square
وسایل ساده نوری هستند که به کمک آنها میتوان زوایای قائمه و نیز زوایای ۴۵/۳۰ و ۶۰ درجه را نسبت به امتداد مفروض بر روی زمین مشخص نمود. این گونیاها بر اساس قوانین مربوط به نور هندسی در آینهها و منشورها ساخته میشود و در آنها خط مربوط به شعاعهای تابش، بازتاب و تابش، شکست نور استفاده شده است.
استقرار Setting up
مقصود مستقر ساختن تئودلیت بر روی سه پایه به نحوی است که بالا محور اصلی دستگاه از نقطه (S علامت ایستگاه) بگذرد و ثانیاً امتداد آن در راستای قائم (شاغول) باشد. در این صورت عمل استقرار شامل دو مرحله است.
- تمرکز استگاه گذاری Centring
- تراز کردن Leveling up
زاویه حامل Vector angle
کوچکترین زاویهای که بین امتداد شمال – جنوب و امتداد مفروض تشکیل میشود زاویه حامل گویند و جهت زاویه در نظر گرفته نمیشود.
چهار ضلعی با دو قطر Braced Guadrilateral
معمولاً در مناطقی استفاده میشود که عرض منطقه در مقایسه با طول آن کوتاه باشد. در این روش در چهار نقطه A ،B ،C ،D که رئوس یک چهار ضلعی را تشکیل میدهد، ایستگاه گذاری میشود. در هر ایستگاه به سه نقطه دیگر نشانه روی میشود و جمعاً ۸ زاویه اندازه گیری میشود.
قطب نما Compass
سادهترین راه برای یافتن شمال مغناطیسی یا آزیموت مغناطیسی استفاده از جهتیاب مغناطیسی یا قطب نماست که از این وسیله در کارهای ساده نقشه برداری نظیر مساحی و یا غیره استفاده میشود. این وسیله صفحهای دایرهای مدرجی دارد که از ۰ تا ۳۶۰ درجه تقسیم بندی شده
است و از یک شکاف و تار باریکی که داخل آن است و یک روزنه کوچک یا مگسک برای نشانه روی استفاده میشود. خط سیاه رنگی که روی دایره مدرجی قرار دارد دقیقاً در امتداد محور نشانه روی دستگاه است و بنابراین برای تعیین آزیموت مغناطیسی یک امتداد پس از نشانه روی به نقطه نشانه میتوان عدد دایره مدرج را در مقابل این خط قرائت کرد.
تلسکوپ Telescope
نوعی از دوربینهای نجومی است و از یک لوله، یک عدسی با فاصله کانونی زیاد به نام عدسی شیئی (با فاصله کم) و یک صفحه شیشهای که روی آن دو تار سیاه رنگ عمود بر هم هک شده تشکیل یافته است. صفحه شیشهای را صفحه رتیکول و خط فرضی که مرکز رتیکول را به مرکز نوری عدسی شیئی وصل میکند خط قراولروی میگویند.
اثر انکسار نور Refraction
هنگامی که یک شعاع نوری از میان طبقات مختلف جو عبور میکند به علت تغییرات چگالی زمین امتداد آن مرتب شکسته میشود و به این ترتیب خط قراولروی TA به شکل منحنی TA’ در میآید و در نتیجه این تغییر شیئی مورد مشاهده نسبت به موقعیت حقیقی آن بالاتر به نظر میرسد.
آلیداد Alidade
یکی از اجزای دستگاه زاویه یاب یا تئودلیت را تشکیل میدهد و شامل محور افقیتئودلیت نیز است. این قسمت حول محور اصلی یا محور قائم دستگاه نامیده میشود و به طور سمتی چرخش میکند. با چرخش آلیداد در سمت تلسکوپ نیز همراه آن حول محور اصلی میچرخد.
لمپ افقی Horizontal circle
لمپ افقی معمولاً در قسمت زیرین آلیداد قرار دارد و برای مشخص کردن موقعیت سمتی صفحه قراولروی یا به تعبیر دیگر وضعیت سمتی آلیداد بکار میرود. لمپ افقی یک صفحه دایرهای شیشهای است که محیط آن از ۰ تا ۳۶۰ درجه یا ۴۰۰ گراد در دستگاههایی با سیستم گرادی تقسیم بندی شده است. اگر ساختمان دستگاه درست باشد محور اصلی زاویه یاب بر صفحه دایره مدرج افقی عمود است و از مرکز این دایره میگذرد.
لمپ قائم Vertical circle
لمپ قائم نیز دایره شیشهای مدرجی است که صفحه آن به صورت قائم در کنار آلیداد و عمود بر محور افقی دستگاه قرار دارد و چنانکه دستگاه تنظیم باشد، محور قراولروی دستگاه از مرکز این دایره مدرج میگذرد. این لمپ برای تعیین وضعیت ارتفاعی محور قراولروی بکار برده میشود.