مواد قالب برداری
این مواد بر روی قالب مالیده میشوند تا عملیات برداشتن قالب را بدون اینکه قالب یا بتن دچار خسارت شوند تسهیل نماید. مصرف این مواد برای به دست آوردن یک بتن با نمای خوب لازم است در هر حال مصرف این مواد از فرسودگی و خسارت دیدن قالب جلوگیری کرده، عمر آن را افزایش میدهند.

مشخصات مواد قالب برداری
مشخصات مطلوب مواد قالب برداری بستگی کامل به نوع کار و شرایط کار دارند و مهمترین مشخصههای این مواد شامل موارد زیر است.
- سهولت کاربرد در فشر نازک و یکنواخت
- خشک شدن سریع به منظور
- جلوگیری از تجمع گرد و غبار و سایر فضولات
- کاستن از احتمال شستشوی این مواد توسط باران
- کاستن از احتمال آلوده کردن آرماتورها
- عدم تولید حباب و هوا و تغییر رنگ سایر معایب در سطح بتن
- عدم قابلیت اختلاط با آب به منظور احتراز از نفوذ آن در داخل بتن و در نتیجه به تاخیر انداختن گیرش آن
- خنثی بودن از نظر شیمیایی در مقابل بتن و قالب
- مقاوم بودن به یخ زدگی یا درجه حرارت بالا
- ایجاد عدم چسبندگی بین قالب و بتن (جهت قالب برداری و تمیز کردن آن)
- نداشتن اثرات زیانبار آتی برای بتن (مانند بیرنگ یا ایجاد اشکال در نازک کاری نظیر اندود، رنگ، کاغذ دیواری و غیره)
- قابلیت نگهداری طولانی در انبار
- مضر نبودن برای ایمنی نیروی انسانی (عدم ایجاد بخارات مضر یا اثرات بد روی پوست و غیر قابل اشتعال بودن)
- اغزنده نکردن سطح قالب (به خصوص در مورد قالبهای افقی که عبور و مرور افراد روی آنها صورت میگیرد)
انواع مواد قالب برداری
انوع مختلف مواد قالب برداری وجود دارند که به شرح زیر طبقه بندی میشوند.
- روغنهای ساده
- روغنهای با مواد ثانوی
- امولسیونهای آبی (امولسیون آب در روغن)
- امولسیون روغنی (امولسیون روغن در آب)
- مواد شیمیایی مخصوص قالب برداری
انواع مومها
پوششهای غیر قابل نفوذ آب از قبیل رنگها و لاکها نباید جز مواد قالب برداری به شمار آیند.
کاربردهای خاص
جهت بتنهایی که نمای ظاهری آنها مهم باشد بهتر است از روغنهای با مواد ثانوی و یا امولسیون روغنی یا مواد شیمیایی استفاده شود. ضمن اینکه باید توجه داشت اثرات آنها بستگی به شرایط مصرف در کارگاه داشته و توصیه میشود که قبلاً با همان شرایط کارگاه از آنها آزمایش به عمل آید. وقتی که بخواهند از قالب چندین بار استفاده کنند، کاربرد پوششهای غیر قابل نفوذ که خاصیت جذب را تقلیل داده و از اثرات متقابل بین قالب و بتن جلوگیری نماید مناسب است. این گونه مواد از نظر قالب برداری زیاد موثر نیستند و باید سطوح آنها را با مواد قالب برداری ذکر شده آماده نمود.
طرز کاربرد
مواد قالب برداری را باید فقط بر روی سطح تمیز مالید. معمولاً قبل از هر بار بتن ریز یک قشر از این مواد به صورت هر چه نازکتر و یکنواخت تر مالیده میشود. فاصله زمانی بین استفاده از ماده قالب برداری و بتن ریزی باید جتی الامکان کوتاه باشد (به طور کلی مدت ۲ ساعت کاملاً خوب است) در مورد مصالح با قدرت جذب زیاد مانند چوب، بهتر است قبل از اولین بتن ریز دو تا سه بار قالبها به ماده قالب برداری آغشته شوند تا از موثر بودن آن اطمینان حاصل شود. ظاهر قالب بابد پس از استفاده از مواد قالب برداری کاملاً یکنواخت باشد (از ایجاد مناطق براق و کدر مقارن احتراز شود) تا اثر اختلاف جذب روی بتن منعکس نشود.
سازه مقاوم
مصالحی که معمولاً برای قالب بندی به کار میروند شامل چوب و فولاد است.
چوب
چوبهایی که برای قالب استفاده میشوند از نوع صمغ دار یا چوب سفید هستند. چوب سفید را میتوان جز برای عناصر به هم چسبیده یا قالبهایی که فشار زیادی را منتقل میکنند به کار برد. جهت کنترل مقاومت قالب بندی بایستی به قسمت مربوط به تنشهای مجاز مراجعه شود. برای تعیین تنشهای مجاز باید مشخصههای چوب تر ملاک قرار گیرند. تنشهای مجاز مربوط به بارهای دراز مدت را میتوان تا ۴۰٪ بیشتر گرفت، زیرا بارهای حداکثر معمولاً کوتاه مدت است وقتی که چوب چندین بار مورد استفاده قرار میگیرند بایستی با توجه به فرسودگی قطعات و ضایع شدن به خصوص اگر چوب توسط میخ یا جهت استفاده از پیچ و مهره سوراخ میشود تنشهای مجاز را تقلیل داد.
برای تعیین مقدار تغییر شکل قالب بایستی حالت مرطوب چوب را در نظر گرفت به خصوص در زمانی که از قالب دوباره استفاده میشود مقدار تغییر شکل مجاز با توجه به مقدار رواداری کارهای بتن آرمه تعیین میشود.
فولاد
فولاد به عنوان قالب یا تقویت کننده قالب مورد استفاده قرار میگیرد. (به شکل لوله یا مقاطع خاص) در این حالت بایستی بارهای سرویس توسط کارخانه سازنده معلوم شود.
اگر از پروفیلهای استاندارد استفاده شود محاسبات مربوط بر اساس مشخصات فنی مربوط به این پروفیلها خواهد بود. در محاسبات بایستی ضعیف شدن مقطع به علت وجود سوراخهای اتصالات و کم شدن ضخامت به علت سایش، اثرات احتمالی بارهای تکراری و خستگیها را در نظر گرفت.
اجزا تشکیل دهنده مواد قالب برداری
صفحات قالب و تکیهگاه آنها توسط داربست تحمل میشوند. در این داربستهای استاندارد باید اجزا با توجه به نحوه استفاده و نوع طرح طبق توصیه کارخانه سازنده و مقدار بار سرویس تعیین شده توسط کارخانه به هم متصل شوند. داربستها معمولاً از اجزا فولادی یا آلومینیومی تشکیل شدهاند. این دو فلز را به علت مقاومت، ضریب الاستیسیته و خواص الکتریکی متفاوت (خطر خورده شدن) نباید تواماً به کار برد.
چون لولههای داربست با قطرها و همچنین کیفیت مصالح مختلف وجود دارند. بنابراین پیمانکار باید ابعاد لولهها و ماهیت جنس آن را با مشخصات طرح و طبیق کنترل نماید. و ضمناً ضخامت پروفیلها بایستی با دقت خاصی کنترل شود.
خورده شدن
با توجه به خورده شدن بهتر است که تنشهای مجاز را در ضریب تقلیل بین ۰/۹۵ (خورده شدن مختصر) و ۰/۸۵ (خورده شدن قابل ملاحظه) ضرب نمود. چنانچه خورده شدن زیاد باشد نبایستی از این قطعات استفاده نمود.
لولههای کج شده
لولههایی را که انحنا پیدا کرده باشند باید کنار گذاشت و نبایستی آنها ار صاف و مورد استفاده قرار داد.
بارهای بهرهبرداری
اطلاعات مربوط به بارهای بهرهبرداری داربستهای تیپ، از طرف کارخانه سازنده در اختیار گذاشته میشوند. طراح باید این اطلاعات و به ویژه آنچه مربوط به انتخاب ضریب اطمینان میشوند کنترل کرده و از صحت آنها اطمینان حاصل کند. به علاوه توصیه میشود که برای قطعاتی که به فشار ساده کار میکنند ضریب اطمینان بیشتری نسبت به قطعاتی که به خمش کار مینمایند در نظر گرفته شود. این ضرایب را میتوان به ترتیب ۲/۷۵ و ۲ در نظر گرفت.
بارهای بهرهبرداری اجزا عمومی مانند لولههای داربست یا حایلهای قابل تنظیم تابع نحوه نصب آنها هستند. بنابراین اگر به جای بستهای اصلی از میخ، پیچ و مهره و یا آرماتورهای فولادی نرم استفاده میشود و همینطور زمانی که صفحه تکیه گاه لولهها تغییر شکل داده باشند یا لولههای کج شده یا دانه بندی کافی وجود داشته باشد باید این بارها تقلیل پیدا کند. سایر علل تقلیل بارهای مفید به قرار زیر است.
- بارهای برون محوری
- ناکافی بودن سطح زیر صفحه تیکه گاه
- شاقولی نبودن حایلها
ظرفیت بارهای سیستمهای کامل مانند قالبهای صفحهای دیوار یا سقف یا مجموع پیوسته آنها (قالب تونل) که به طور اساسی به خمش کار مینماید بایستی با توجه به مقدار تنش مجاز بررسی شود. این مکانیسمها زیاد پیچیده بوده و بایستی به آزمایشات حقیقی جهت شناختن بارهای حداکثر قابل قبول اقدام شود. بنابراین تهیه کننده طرح باید تمامی اطلاعات لازم برای مطالعه را از سازنده دریافت نماید.
بست ستونی
استفاده از بست ستونی در ستونهایی توصیه میشود که فشار ناشی از بتن از ۵ تن متر مربع (۵۰ کیلو نیوتن بر متر مربع) تجاوز نکند که در این صورت فاصله مرکز تا مرکز آنها بایستی حدود ۲۰۰میلیمتر باشد. بست ستونهای روی قالب باید طوری سوار شود که تلاشهای وارده بر آنها اصولاً برشی یا کششی باشد و خمش در آنها به حداقل ممکن کاهش یابد.
کشها و حایلها
اصولاً کشها هر نوع که باشند قطعاتی هستند که به کشش کار میکنند. لازم است که جوشهای اتصال قویتر از قطعاتی باشند که آنها را به هم متصل میکنند. ضرایب اطمینان لازم برای این نوع قطعات شامل موارد زیر است.
- ۲/۵ برای فولاد نرم
- ۱/۵ برای فولاد سخت
تن اتکایی در تیرهای چوبی نباید از ۲ نیوتن بر میلیمتر مربع تجاوز کند. طراحی باید اطمینان حاصل کند که ضرایب اطمینانی که ذکر شد در مورد تمامی اجزا قالب و همچنین اتصالات و قطعات ثابت کننده رعایت شده است. جوشکاری کشها و بست ستونهایی که فولاد آنها پیش فشرده است، ممنوع است.